نویسنده: بهاره بهنود
بازدید: 2683
ایجاد: 14:23:13 2019/11/03
بررسی: 21:41:21 2024/06/08

مقدمه

فضای سیاسی حاکم بر جامعه‌ی ایران در دوران صفویه تاثیر به‌سزایی در دگرگونی‌های اجتماعی شهر و منطقه‌ی قزوین داشته است. در این میان تاثیر وجود نیروهای سیاسی مانند روسای قبایل، مالکان، شاهان و حاکمان بر مسیر پیشرفتی که این شهر طی کرده را نمی‌توان نادیده گرفت. در گذشته محور هر تغییری فرمانرواها بوده‌اند، دوران صفویه هم از این ویژگی مبرا نبوده است، به همین علت حاکمان در تعیین اوضاع اجتماعی و اقتصادی قزوین نقش بسیار مهمی داشته‌اند. همین موضوع سبب نزول پیشرفت قزوین پس از مرگ شاه تهماسب گردید و باعث آشفتگی سیاسی در پایتخت شد. پس از به سلطنت رسیدن شاه عباس اول و مطرح شدن اصفهان به عنوان پایتخت، ضعف‌های آشکاری در عرصه‌های مختلف شهری قزوین به وجود آمد، با این وجود استقرار طوایف ترک و کرد تاثیر چشم‌گیری در بافت جمعیت و فرهنگ این منطقه داشت.

تحولات جمعیتی قزوین در دوران صفویه

قبل از تعیین قزوین به عنوان پایتخت و مرکز سیاسی کشور، اطلاعاتی در مورد تحولات جمعیتی آن در دست نیست. اما پس از این‌که شاه تهماسب صفوی قزوین را به عنوان «دارالسلطنه» انتخاب کرد جمعیت این شهر ناگهان دچار تحولی شگرف شد. به طور کلی شرایط ویژه‌ی منطقه‌ی قزوین باعث افزایش قابل توجه جمعیت شهر در این دوران شد که پس از انتقال پایتحت از قزوین به اصفهان موقعیت سیاسی و اجتماعی شهر سیر نزولی پیدا کرد.

مردم شهر قزوین از بسیاری بلایای طبیعی در این دوران نیز در رنج و عذاب بودند. از جمله شیوع بیماری‌های واگیردار و وقوع زلزله از دیگر عوامل کاهش جمعیت در قزوین بوده است. چند سال قبل از تغییر مرکزیت سیاسی تعداد زیادی از مردم قزوین بر اثر بیماری طاعون و وبا جان خود را از دست دادند. عامل طبیعی دیگر زلزله بود که قزوین شاهد آن بود. قزوین در زمان پایتختی خود شاهد دو زلزله‌ی سخت بود که خرابی بسیاری به بار آورد و مردم زیادی از بین رفتند.

گسترش کالبد شهری قزوین قبل و بعد از انتقال پایتختی

بازسازی و انتخاب قزوین به عنوان پایتخت باعث ایجاد تحولی آشکار در ساختار شهری آن گردید. ساخت بناهایی چون، کاخ سلطنتی، عالی قاپو، و گسترش بازارها، قیصریه‌ها، کاروانسراها و ایجاد میدان در این شهر، گسترش فضای شهری قزوین در دوران 51 ساله‌ی مرکزیت آن را به دنبال داشت. پس از آن تجارت در قزوین رونق گرفت و رفت و آمد سفیران و تاجران به این شهر چندین برابر شد. در این دوران با انتقال مرکز تجارت خارجی به قزوین، یکی از بزرگترین مراکز مبادله‌ی کالا در این شهر به‌وجود آمد.

محور اصلی توسعه‌ی کالبدی شهر در این دوران ناحیه‌ی مسجد جامع واقع در شارستان ساسانی به سمت شمال شهر و باغات موسوم به جعفرآباد واقع در محله‌ی سعادت آباد و زنگی آباد بوده است. در فاصله‌ی بین مسجد واقع در شارستان قدیم به مثابه‌ی قطب جنوبی تا ارگ سلطنتی به مثابه‌ی قطب شمالی توسعه، میدان مستطیل شکلی، که طولش حدودا سه برابر عرضش بود، طراحی شد. نقش اصلی میدان در این طراحی، سازمان دادن عناصر توسعه‌ی جدید شهری بوده، که در اطراف یک فضای مرکزی قرار می‌گرفتند که شهر قدیم را به شهر جدید پیوند می‌داد و از نظر اجتماعی مرکز فعالیت‌های مدنی و پاسخگوی نیازهای سیاسی و حکومتی شد. در ادامه‌ی منتهی‌الیه شمالی بنای عالی‌قاپو، کوشک‌ها و کاخ‌های سلطنتی و بناهای اشراف و زمین‌داران در این محدوده برپا شده و مجموعا شهر سلطنتی را تشکیل می‌داد، که از طریق میدان دولتی با میدان شاه و با منطقه‌ی عمومی، که در اطراف مسجد جامع بودند، ارتباط پیدا می‌کرد و از جهت غرب از طریق دروازه‌ها و راهروهای زیرزمینی و گذرها به مجموعه‌ی بازار متصل می‌شد. بدین طریق ساختار شهر جدید به شکل مثلث، شهر سلطنتی- شهر مردمی و بازار ایجاد شد. (مجابی)

بعد از آن‌که ساخت باغ سعادت‌آباد و منازل درون و بیرون و خیابان و عمارات دولت‌خانه تمام شد، چون منازل بی‌نظیر و عمارات دلپذیر در جانب شمال قزوین جهت سکونت شاه و امرا و وزرا و قورچیان و مقربان و سایر باریافتگان مهیا شد، لقب آن خطه‌ی پاکیزه را «باب الجنت» نهادند که بعدها به جعفرآباد تغییر نام داد.

ورود عناصر جدید جمعیتی به قزوین رویدادهایی را به دنبال داشت که یکی از آن‌ها تقسیم بندی قومی و فرهنگی در محلات شهر بود. به‌طوری که شهر به دو بخش شمالی و جنوبی میان ترکان و تاجیکان ساکن این شهر تقسیم شده بود، قسمت شمالی و شمال غربی، یعنی محلات درب کوشک و شیخ‌آباد و گوسفند میدان و قملاق و دیمج، بیشتر جایگاه ترکان و نیز توقفگاه امرا و درباریان و خدمه و مامورین دربار صفویه بوده است که به مناسبت معاشرت و مراوده‌ی دایمی اکثرا ترکی حرف می‌زدند. در صورتی که محلات شرقی و جنوبی و مرکزی، یعنی پنبه‌ریسه و راه چمن و راه ری و خندقبار و مغلاوک و آخوند و  سکه‌شریحان و خیابان که کمتر با مامورین و درباریان تماس داشته، اکثرا فارسی زبان بوده و ترکی نمی‌فهمیدند. (گلریز)

پس از مرگ شاه تهماسب وضعیت قزوین مطلوب نبود. خصومت‌هایی که بین ترکان و تاجیکان وجود داشت، به خصوص در دوران شاه محمد نمود بیشتری یافت و این عامل در رکود توسعه‌ی شهری و ناامنی مرزها و و راه‌ها در این دوران نقش مهمی داشت. قزوین در این دوران دچار انحطاط اجتماعی شدیدی شده و وضع دولت صفویه نیز بر اثر قیام‌های مردم و نیز جنگ‌های خانگی زمین‌داران قزلباش و ناکامی در جنگ با عثمانی و خان‌نشین‌های ازبک بسیار وخیم و خطرناک بود. از سوی دیگر شرایط اقلیمی از جمله کمبود آب قزوین و سیل‌هایی که به کرات در این شهر جاری می‌شد، خسارات فراوانی به توسعه‌ی شهری وارد می‌ساخت. چنان‌که در دوران حکومت شاه تهماسب سیلی در قزوین جاری شد که نصف شهر و نزدیک به هزار خانه را ویران کرد و خسارات زیادی به اهالی شهر وارد کرد. همچنین در اوایل حکومت شاه عباس نیز بار دیگر سیلی در قزوین جاری شد، که به واسطه‌ی آن دولت‌خانه در معرض آسیب قرار گرفت و یکی دو محله چنان ویران شد که اثری از آن باقی نماند. (باستانی پاریزی)

با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان مردم بسیاری از این شهر راهی اصفهان شدند، از این‌رو جمعیت شهری و نیز رونق آن رو به کاهش نهاد. در این دوران خانه‌های شهر سنگی و آجری بود و وضع آن‌ها، به خصوص نمای خارجی، رقت‌آور شده بود و از وقتی که پایتخت منتقل گردید، غالب آن‌ها رو به خرابی گرایید. خیابان‌ها بسیار بد و باریک و کج و معوج و پر گرد و خاک بوده و به علت تابش خورشید و کوتاهی دیوار خانه‌ها، عبور از آن‌ها به زحمت انجام می‌گرفت. ساختمان بازار نیز بسیار بی‌قواره و زشت شده بود. روی هم رفته رونق قزوین که این همه در جهان شهرت یافته بود، خیلی کمتر شد. پس از انتقال پایتخت، شاه صفی و شاه عباس دوم به قزوین رفت و آمد بسیاری داشتند. چنان که باغی در قزوین با عنوان باغ صفی‌آباد به نام شاه صفی نام‌گذاری شد. شاه صفی در ورود خود به قزوین دستور اتمام ساخت خیابانی مستقیم از دولت‌خانه تا آستانه‌ی امام‌زاده (شاهزاده حسین) را صادر کرد و (حسینی تفرشی) همچنین سهم زیادی در گسترش و توسعه‌ی شهر قزوین در دوران پس از انتقال پایتختی داشته است. قزوین در دوران ضعف و انحطاط بار دیگر به مدت سه سال مرکز فعالیت‌های مملکتی گردید.

کلام آخر

قزوین پس از انتخاب به عنوان پایتخت به شهرتی بیش از پیش دست پیدا کرد و با کارکردهای جدید از جمله، سیاسی، نظامی، اقتصادی و مسکونی در این مسیر روبه‌رو شد. قزوین به دلیل ‌مرکزیت سیاسی از نقطه نظر کارکرد نظامی-سیاسی قدرت زیادی را به خود اختصاص می‌داد. از آنجایی که قزوین بر سر راه‌های بزرگ تجاری قرار گرفته بود، پس از پایتتی خود و افزایش تبادل کالای بازرگانی از منظر کارکرد اقتصادی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد. در نهایت کارکرد مسکونی قزوین بوده که در طول تاریخ این شهر به عنوان شهری مهاجرپذیر در ایران بوده است، در دوران صفویه با توجه به اضافه شدن گروه‌های جدید با فرهنگ‌ها و زبان و آداب و رسوم مختلف در میان جمعیت بومی، تحولات ویژه‌ای در ساختار شهری ایجاد شد، از این رو با ورود گروه‌های تازه اجتماعی و رشد جمعیت در ادامه‌ی مرکزیت سیاسی و اقتصادی، نیاز به فضاهای شهری جدیدی نمایان گردید. در دوران صفویه به دلیل چند دستگی میان قبایل و حاکمان و نبود وحدت اجتماعی هیچ گاه نتوانستند به الگوی مشترکی در میان خود برسند. سرانجام قزوین به علت نداشتن یک الگوی فرهنگی واحد نتوانست به یک وحدت اجتماعی دست پیدا کند و همین عامل یکی از مهم‌ترین عوامل انتقال مرکزیت از قزوین به اصفهان بود.

کالبد و جمعیت شهر قزوین در دوران صفویه کالبد و جمعیت شهر قزوین در دوران صفویه کالبد و جمعیت شهر قزوین در دوران صفویه - رونق قزوین در دوران صفویه 2024-06-08 21:41:21+3:30 در دوران صفویه به دلیل چند دستگی میان قبایل و حاکمان و نبود وحدت اجتماعی هیچ گاه نتوانستند به الگوی مشترکی در میان خود برسند. سرانجام قزوین به علت نداشتن یک الگوی فرهنگی واحد نتوانست به یک وحدت اجتماعی دست پیدا کند و همین عامل یکی از مهم‌ترین عوامل انتقال مرکزیت از قزوین به اصفهان بود. دارالسلطنه, تاریخ قزوین, تاریخچه قزوین, قزوین نگری, باب الجنت, دیمج, حسینی تفرشی, کالبد و جمعیت شهر قزوین در دوران صفویه - گراند هتل YaldaMedTour Barajin Salamat Road +98 Qazvin Qazvin, Qazvin Province, Iran. , info@yaldamedtour.com

img

دیدگاه‌ها

هنوز دیدگاهی برای این محتوا درج نشده است. با درج دیدگاه خود، اولین نفر باشید!