محدودیت های توسعه قزوین در عهد صفوی
مقدمه
قزوین از جمله شهرهایی است که پس از انتخاب آن به پایتختی، اهمیت ویژه و منحصر به فردی یافت و دورهی درخشانی از عمران و توسعهی شهری را در زمان شاه تهماسب آغاز کرد، اما با گذشت نیم قرن و سعی و تلاش دولتمردان صفوی در گسترش و رونق شهری به دلایل مختلف، این شهر نتوانست تغییرات چندانی را به خود بگیرد، که از جملهی آنها عوامل محیطی و بروز حوادث طبیعی بوده است. عواملی چون شرایط آب و هوایی، کمبود منابع آب، سیلهای مکرر، زلزله و شیوع بیماری در رکود شهر قزوین تاثیر به سزایی داشته است.
محدودیتهای توسعه شهری قزوین
در دورهی صفویه، محدودیتهای طبیعی توسعهی شهری قزوین را علاوه بر محدودیتهای آب و هوایی و کمآبی میتوان در بلایایی طبیعی مانند سیل، زلزله و شیوع بیماریها دانست که هر کدام در جای خود از جمله عوامل بازدارندهی رشد و توسعهی شهری قزوین قلمداد میشدند و در نابودی توانمندیها و استعدادهای انسانی و اقتصادی موثر واقع شدهاند:
-
شرایط آب و هوایی
شرایط آب و هوایی به موازات دیگر عوامل محیطی، از مهمترین عوامل موثر در شکلگیری و توسعهی بافتهای شهری به شمار میآید. این شرایط با تغییرات کمی و کیفی خود، اوضاع محیطی شهر را تحت تاثیر قرار میدهند. این اثرات هر چند که ممکن است تدریجی باشند، لیکن میتوانند پیامدهای پایداری در رکود شهری داشته باشند. بر این اصل، هر جا آب و هوا مساعدتر و امکانات زندگی مردم آسانتر فراهم شود، توزیع و پراکندگی جمعیت و توسعهی شهری نیز به شکل پایدارتری صورت میگیرد. نظر به تغییرات جمعیتی شهرهایی نظیر قزوین و اصفهان، نقش عوامل طبیعی در افزایش و کاهش جمعیت و رکود شهری آن نقاط را نشان میدهد.
عامل اصلی دگرگونیهای ناگهانی هوای قزوین به تبادل هوای منطقهی دشت و هوای ارتفاعات شمالی، یعنی رشتهکوههای البرز و بادهای ویژهی آن منطقه مربوط میباشد. در قزوین، دو نوع باد معروف میوزد، که باد گرم و باد سرد میباشد. باد گرم، که ساکنان منطقهی مزبور آن را «راز» مینامند، و موسم وزیدن آن اوایل بهار و اواسط تابستان است که از جهت جنوب شرقی میوزد. وزش این باد موجب افزایش تبخیر و کمبود رطوبت شده و به محصولات کشاورزی خسارت وارد میسازد. باد سرد، را نیز باد «مه» مینامند و جهت آن از جانب شمال و شمال شرقی است که منطقه وسیعی را دربرمیگیرد. این باد در فصول مختلف سال بهطور متناوب میوزد و در تابستان مانع تبخیر شدید آب میشود و هوا را خنکتر میکند که باعث سرسبزی و سلامت میوهها میشود. (ورجاوند)
-
کمبود منابع آب
دسترسی به منابع آب، از دیرباز به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در مکانیابی شهری مورد توجه بوده است. فلات ایران به دلیل تنوع اقلیمی و چشمانداز محیط طبیعی در همه جا، از منابع سطحی مطمئن برخوردار نیست. قزوین نیز از جمله شهرهایی است که مردم آن از دیرباز با مشکل کم آبی مواجه بودهاند، چنانکه بی توجهی مقامات دولت صفوی به هنگام انتقال پایتخت به قزوین و عدم پیشبینی رشد روز افزون جمعیت آن در آینده، مشکلاتی را به همراه داشت که به احتمال زیاد، زمینهی تغییر پایتخت از قزوین به اصفهان را فراهم نمود، زیرا نتوانستند با حفر قناتهای جدید و استفاده از آب رودخانههای موسمی و تاسیس شبکهی آبانبارها در مراکز شهری علاوه بر حفر چاههای خانگی و نگهداری و مرمت قنوات قدیمی و احداث کاریزها، شهر را در محورهای جدیدی توسعه دهند. در نتیجه، از نظر امکانات زیستی به ویژه آب، این شهر در تنگنا قرار داشت. برای جبران کمبود آب مورد نیاز شهر قزوین در دوران صفویه، بررسیها و مطالعاتی صورت میگیرد و از جمله این که تصمیم گرفته میشود آب شاهرود را با بستن سد و کندن نهری بزرگ به قزوین بیاورند. این فکر، توسط شاه تهماسب و مدتها بعد شاه عباس مورد توجه قرار میگیرد، ولی به نتیجه نرسید.
-
جاری شدن سیلابهای مکرر
سیلگیر بودن بسیاری از محلات شهر در خرابیها و علل رکود توسعهی شهری در طول تاریخ این شهر تاثیر زیادی داشته است. چنانکه به گفتهی حمدلله مستوفی عبور رودخانه دیزج از میان شهر، که یکی از رودخانههای تاریخی بوده، باعث ایجاد سیلهای بزرگی میشده است. در دورهی صفوی نیز وقوع این سیلابها موجب خرابیهای زیادی در شهر بوده است، در 965 قمری و در دورهی سلطنت شاه تهماسب، دو روز بعد از نوروز در هنگام شب، سیلی عظیم از کوهسار قزوین جمع شده به شهر روی آورد، به واسطهی این سیلاب و خروش آب، ساکنین شهر باخبر شده از خانهها بیرون رفتند. آن سیل در و دیوار و سقف خانهها را کنده به روی یکدیگر افکند و نیمهای از شهر را خراب و ویران گردانید، به گونهای که در این حادثه سیل قریب به دو هزار خانه را ویران و دروازهی ابهر-قزوین را نیز از جا کنده و با خود برد. پس از این واقعه، بار دیگر به امر شاه تهماسب در آبادانی قزوین کوشیدند و به امداد شاه بسیاری از خرابهها را آباد نمودند. (هدایت) همچنین از دورهی شاه عباس اول گزارش شده است، در 1001 قمری، سیلی در قزوین جاری گشت که به واسطهی آن خسارت زیادی به بناهای شهر و محلهها رسید. به نظر باستانی پاریزی، یکی از مهمترین عوامل انتقال پایتخت به اصفهان، سیل معروف قزوین در 1001 قمری، بود که سالها قبل از آن نصف شهر را ویران کرد و طبعا شهر قزوین دیگر آمادگی برای پایتخت بودن و پذیرایی از سپاهیان و امرا را نداشت. (باستانی پاریزی)
همچنین به گفتهی منجم یزدی، در دورهی شاه عباس اول در 1020 قمری، در این شهر سیلی دیگر آمد، که به دنبال آن خسارات بسیاری بر آثار و بناهای شهر و مردم شهر رسید. چنانکه به گفتهی منجم یزدی، یک هزار و دویست خانه و 65 کاروانسرا و تیمچه و حمام خراب شد. (منجم یزدی)
-
وقوع زلزله
زلزلهخیزی نیز جز محدودیتهای بزرگ عمرانی شهر میباشد، مطالعات انجام گرفته بر روی شرایط زمینشناسی منطقهی قزوین حاکی از آن است، که این منطقه بر روی گسلهای متعدد زلزله خیز قرار داشته و این خود موجب ایجاد حوادث ناگوار و شرایط نامطلوبی در طول تاریخ، برای این سرزمین بوده است. در دورهی صفوی، قزوین با حادث شدن چندین زلزله دچار ویرانی و خرابی بسیاری شد، یک بار در 1017 قمری، زلزلهای در قزوین و رودبار الموت و طالقان آمد که چند خانه در شهرهای مذکور از هم فروپاشید. (تاریخ عباسی)
در زمان شاه صفی، در 1049 قمری، نیز زلزلهی شدید دیگری رخ داد، پس از آن نیز در زمان شاه عباس دوم در 1065 قمری، زلزلهی سختی در قزوین حادث شد که خرابی بسیار به بار آورد و مردم زیادی از بین رفتند. (قزوینی)
-
شیوع بیماری
شهر در این دوره، بارها دچار امراضی چون طاعون و وبا شده که در کاهش جمعیت و رکود شهری در آن دوره تاثیر زیادی داشته است. بنا بر گزارشهای موجود، در اواخر حکومت شاه تهماسب در 985 قمری، مرض طاعون شیوع یافت، که بر اثر آن مردم زیادی از بین رفتند. به نوشتهی والهی قزوینی شیوع طاعون از سایر بلاد و از راه گیلان و همسایهی نزدیک آن طارم، به قزوین رسید. (خلد برین) موقعیت نسبی قزوین به خاطر قرار گرفتن در مجاورت گیلان و راههای ارتباطی سواحل خزر با دشت قزوین زمینهای را فراهم نموده بود که شیوع بیماریهای مسری منطقه ساحلی همواره به دشت قزوین نیز سرایت کرده و با شیوع بیماری در شهر و آبادیهای منطقه تلفات انسانی زیادی به همراه میآورده است و با کاهش سرمایهی انسانی و محدودیت منابع اقتصادی و ایجاد روحیهی یاس و نومیدی، بستر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را نامناسب کرده و مانع از رشد و توسعهی شایسته شهر میشده است.
کلام آخر
عوامل محیطی و حوادث طبیعی از جمله موانع بازدارندهی رشد و توسعهی شهری بودند. از آنجایی که تاثیر عوامل محیطی در مکانیابی و رشد و توسعهی شهرها اهمیت زیادی دارد، طبیعی است که در آن برهه از زمان، قزوین به علت وقوع بسیاری از حوادث طبیعی در کنار محدودیت های دیگر، از تکامل رونق شهرسازی و ادامهی توسعه بازماند. کم آبی از مسایل جدی شهر قزوین در دورهی صفویه بوده است، چنان که کندن چندین قنات و ساختن آبانبارها هم چاره ساز نبوده است. چون شاه عباس در پی رقابت با دولت عثمانی و کشورهای اروپایی بود، این موقعیت در قزوین برای وی فراهم نمیشد. زیرا این شهر توان رشد و توسعه بیش از آن را نداشت، پس پایتخت را از قزوین به اصفهان انتقال داد. با یلدامدتور بمانید.
محدودیت های توسعه قزوین در عهد صفوی محدودیت های توسعه قزوین در عهد صفوی 2019-11-27 15:33:30+3:30 2024-06-08 21:41:21+3:30 قزوین از جمله شهرهایی است که پس از انتخاب آن به پایتختی، اهمیت ویژه و منحصر به فردی یافت و دورهی درخشانی از عمران و توسعهی شهری را در زمان شاه تهماسب آغاز کرد، اما با گذشت نیم قرن و سعی و تلاش دولتمردان صفوی در گسترش و رونق شهری به دلایل مختلف، این شهر نتوانست تغییرات چندانی را به خود بگیرد. توسعه قزوین, قزوین نگری, بهاره بهنود Author info@yaldamedtour.com /fa/user-profile/2045 YaldaMedTour Barajin Salamat Road +98 Qazvin Qazvin, Qazvin Province, Iran. , info@yaldamedtour.comکلمات کلیدی: توسعه قزوین، قزوین نگری،
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی برای این محتوا درج نشده است. با درج دیدگاه خود، اولین نفر باشید!
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت برای یلدامدتور محفوظ است.
هر گونه استفاده از محتوای یلدامدتور بدون کسب اجازه از آن قابل پیگرد قانونی خواهد بود.