داستان معماری برج آزادی بنایی که قد کشید تا تاریخ و فرهنگ ایرانی را به رخ بکشد
اتفاقی که باعث شد امانت، آزادی را طراحی کند
حسین امانت در شهر تهران متولد شد و در همین شهر و در دبیرستان البرز و بعد از آن در دانشکدهی هنرهای زیبا و در رشتهی معماری درس خواند. همچنین در مقطع دکتری در رشتهی مهندسی شهرسازی دوره دید ولی به علت مشغول شدن به کار، هیچ وقت مدرکش را نگرفت. بعد از تمام شدن دورهی تحصیلش در ایران تصمیم داشت به کشور آمریکا برود و در آنجا هم یک دورهی تحصیلی بگذراند. همهی کارهای رفتنش را انجام داده بود تا اینکه روزی در روزنامهی اطلاعات آگهی به اندازهی دو پاراگراف دید که دربارهی طرحِ یک بنای یادبود برای 2500 سال شاهنشاهی ایران بود و باید ارتفاعی 45 متری میداشت. همین قدر کوتاه و خلاصه با ذکر زمان و مکان مورد نظر برای تحویل طرح پیشنهادی! به گفتهی خود حسین امانت، او فکر نمیکرد کشیدن این طرح اثر و فایدهای داشته باشد ولی چون در دورهی تحصیل یک پروژهی دیپلم طراحی کرده بودند و در در بین کارهای سایر دانشجویان سرآمد بود، به اصرار و تشویق پدرشان شروع به طراحی کردند.
حسین امانت شروع به فکر دربارهی موضوع کرد تا در روزهای پایانی یک ایده به ذهنش رسید. با کمک دوستان و دانشجویانی که حتی از او کوچکتر بودند این طرح را کامل کرد تا به روز تحویل برسد. ظهر روز تحویل به شورای جشن شاهنشاهی رفت و طرح را تحویل داد. هیات داوران طرحها را جمعآوری و بررسی کردند و به نتیجه رسیدند که این طرحها که حدود 20 طرح بود هیچکدام خوب نیستند ولی طرح حسین امانت نزدیک به چیزی است که میخواهیم. حسین امانت قصد داشت ایران را به قصد تحصیل ترک کند و با توجه به مهم بودن پروژهی بنای یادبود نمیخواست آن را از دست بدهد و از طرفی جواب قطعی از شورا نگرفته بود. این داستان حدود یک سال طول کشید.
امانت و طراحی اولین ساختمانهای دانشگاه شریف
یکی از دوستان دبیرستان حسین امانت به او گفت که پیش دکتر مجتهدی بروند. حسین امانت در دبیرستان البرز شاگرد ایشان بود. دکتر مجتهدی اخیرا مسئول ساخت دانشگاه آریامهر یا شریف کنونی شده بود. دکتر مجتهدی به دلیل این مسئولیت باید هر هفته با شاه دیدار میکرد و گزارش کار میداد و اگر مشکلی داشت، شاه را از آن باخبر میکرد. حسین امانت و دوستش مهندس ایمانپور به ملاقات دکتر مجتهدی رفتند و ایشان را از این موضوع باخبر کردند. دکتر مجتهدی خوشحال شد که این مسابقه را یکی از دانشآموزان دبیرستان البرز برده است و به آنها گفت: «اگر آدم باشید و سریع کار کنید، اینجا در تهران، در خیابان آیزنهاور (انقلاب کنونی) یک جای موقت به ما دادهاند که قبلا ساختمان یک مدرسه بودهاست. میخواهیم اینجا را دانشگاه کنیم و چند تا سالن امتحان هم به شکل سوله (اسکلت فلزی آماده) ساختهایم. ولی چند تا ساختمان دیگر هم میخواهیم. اگر شما خوب و درست کار کنید مسئولیت این کار را به شما میدهم.»
به این ترتیب حسین امانت قبل از اینکه پروژهی شهیاد را شروع کند، به همراه دوستش، مهندس ایرانپور مسئولیت دیگری را قبول کردند. قرار بود ساختمانهای اصلی این دانشگاه در شهر اصفهان ساخته شوند و مهندس آنها هم مشخص شده بود ولی قرار بر این بود چند ساختمان موقتی در تهران ساخته شود. ساخت این ساختمانهای موقت به حسین امانت و مهندس ایرانپور داده شد.
حسین امانت حتی دفتر کار نداشت چون منتظر بود که پروژهی شهیاد چه میشود. حسین امانت و مهندس ایرانپور به پیش هیئت مسئول ساخت این ساختمانهای موقت رفتند و متوجه شدند، این ساختمانها در طول سه ماه باید طراحی و ساخته شوند چون کل پروژه باید در هشت ماه تمام میشد. به این ترتیب اولین ساختمانهای دانشگاه آریامهر یا شریف کنونی، یعنی ساختمان دورهی عمومی و کتابخانه با طراحی حسین امانت ساخته شد.
و بالاخره برج شهیاد
بالاخره یک روز از شورای جشن شاهنشاهی با حسین امانت تماس گرفتند و او را فراخواندند و قراردادی برای طرح و جزئیات آن با رئیس حسابداری شورا؛ آقای معینی بستند. آن روزی که حسین امانت برای بستن قرارداد رفته بود هنگام امضا کردن قرارداد میگوید: «میدانید، فکر نکنید که من این را امضا کردم مثل اینکه دارم یک ساختمان عادی میسازم و پولی در مقابلش میگیرم. برای من مهم است که این بنا تجسم تمام تصورهای من است دربارهی تاریخ ملتم.» و آقایانی که در آنجا حضور داشتند تعجب کردند که این پسر 24 ساله چه میگوید!
بعد از بستن قرارداد تمام مسئولیت ساخت بنا با امانت بود به همین دلیل تصمیم گرفت سخت کار کند و بهترینها را به کار ببرد. مهمترین بخش ساختن یک بنا مهندسی سازه و محاسبات آن است. اگر محاسبات درست نباشد و مهندس سازه در به کار بردن تیرها زیرک نباشد طرح ساختمان را خراب میکند. امانت در آن روزها مجلههای بینالمللی معماری را مطالعه میکرد و در یکی از آنها دربارهی ساختمان اپرای سیدنی خوانده بود و دیده بود که چهطور مهندس سازهی آن زیرکانه کار کرده بود. با توجه به همین شناخت راه ارتباطی با این مهندسان را در همان مجله پیدا کرد و سراغ آنها رفت. دفتر اصلی آنها در لندن بود. امروزه این مهندسان از بهترین و معروفترین مهندسان مشاور و سازهی دنیا هستند. امانت چون در آن زمان سربازی نرفته بود با یک اجازهی مخصوص برای خروج از کشور به لندن، سیدنی، ایتالیا و سانفرانسیسکو رفت و آن مهندسان و دیگر موسسهها را ملاقات کرد و پروژه را نشان داد. در ایتالیا، معروفترین مهندس سازهی دنیا که استادیوم ورزشی رم را ساخته بود ملاقات کرد ولی در نهایت با همان موسسهی انگلیسی قرار بست و به ایران بازگشت. سازمان برنامه با این قرارداد مخالفت کرد و گفت: «مهندسهای ایرانی هم هستند که به تازگی از بهترین دانشگاههای دنیا فارقالتحصیل شدند و میتوانند این کار را انجام دهند پس نیازی به مهندس خارجی نیست.» ولی امانت معتقد بود که مهندس با کار کردن و تجربه کردن مهارت پیدا میکند و آن مهندسهای ایرانی مهارت نداشتند. رئیس شورا خواستهی امانت را به شخص شاه رساند و شاه هم معتقد بود که مسئولیت با خودش است پس تصمیمات هم با خودش است. به این ترتیب حسین امانت کار را با مهندسان انگلیسی شروع کرد.
حسین امانت دربارهی طرح میدان آزادی میگوید:
نماد آزادی تنها یک ساختمان نیست و خیلی غنی است. این جوهر جامعهی ایران است در آن دوره. جامعهای که از تاریخ غنی و فرهنگیاش میآید ولی در عین حال چشمش به آینده است و تکنولوژی غرب را برای رسیدن به هدفهایش استفاده میکند بدون اینکه افسون غرب شود. نماد آزادی هم همینطور است. هیچ نشانهای از غرب در آن نمیبینید. علت ارتباط مردم با این نماد هم شاید همین است. شاید خودشان و تاریخ مملکتشان و ادب و فرهنگشان را در آن میبینند. وقتی داشتم به طرح این بنا فکر میکردم به تخت جمشید و شعرهای حافظ و کشوری که در کودکی در آن سفر میکردم فکر کردم. این چیزی نبود که در چند روز به آن برسم و این چیزی بود که درون من وجود داشت.
پروژهی آزادی شامل سه پروژهی مجزا میشود که پروژهی اول همان برج 45 متری است و دو پروژهی دیگر مربوط به زیرزمین میشود. این زیرزمین وسیع شامل چند نمایشگاه، دفترهای کار، کافه و سالنهای سمعی و بصری و اتاقهای ملاقات میشد.
ابتدا دلیل ساخت این بنا نشان دادن تاریخ و فرهنگ ایرانی به خارجیها بود چون این المان در راه فرودگاه به پایتخت قرار داشت. بعدها که سالهای نمایشگاه به زیر آن اضافه شد، این بنا بهتر میتوانست هدفش را دنبال کند. با یلدامدتور بمانید.
داستان معماری برج آزادی - بنایی که قد کشید تا تاریخ و فرهنگ ایرانی را به رخ بکشد داستان معماری برج آزادی - بنایی که قد کشید تا تاریخ و فرهنگ ایرانی را به رخ بکشد 2020-03-29 15:24:06+3:30 2024-06-08 21:41:21+3:30 حسین امانت: «میدانید، فکر نکنید که من این را امضا کردم مثل اینکه دارم یک ساختمان عادی میسازم و پولی در مقابلش میگیرم. برای من مهم است که این بنا تجسم تمام تصورهای من است درباره تاریخ ملتم.» حسین امانت, برج آزادی, برج شهیاد, دانشگاه آریامهر, دانشگاه شریف, داستان معماری, ریحانه بهرامی زاده Author info@yaldamedtour.com /fa/user-profile/10227 YaldaMedTour Barajin Salamat Road +98 Qazvin Qazvin, Qazvin Province, Iran. , info@yaldamedtour.comکلمات کلیدی: حسین امانت، برج آزادی، برج شهیاد، دانشگاه آریامهر، دانشگاه شریف، داستان معماری،
فرهنگ غذایی ایران در ماه رمضان (قسمت 5)
فرهنگ غذایی اصفهان، مرکزی، تهران، البرز، قزوین و چهارمحال و بختیاری2974
0
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی برای این محتوا درج نشده است. با درج دیدگاه خود، اولین نفر باشید!
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت برای یلدامدتور محفوظ است.
هر گونه استفاده از محتوای یلدامدتور بدون کسب اجازه از آن قابل پیگرد قانونی خواهد بود.