آرامگاه بایزید بسطامی عارف بزرگ قرن سوم هجری در مجموعه تاریخی بسطام
نام های دیگر مکان
- مقبره بایزید بسطامی
- آرامگاه سلطان العارفین بایزید بسطامی
موقعیت جغرافیایی آرامگاه بایزید بسطامی
آرامگاه بایزید بسطامی در شهر بسطام؛ دومین شهر نمونهی گردشگری استان سمنان و در 6 کیلومتری شهرستان شاهرود در مجموعهی تاریخی بسطام واقع شده است.
سیر تاریخی و فرهنگی آرامگاه بایزید بسطامی
ابویزید طیفور بن عیسی بن آدم بن سروشان بسطامی معروف به بایزید بسطامی است. بایزید از بزرگترین و مشهورترین عارفان قرن سوم هجری قمری، از بزرگان اهل تصوف و اهل سنت بود. بایزید را یکی از پیشگامان عرفان اسلامی دانستهاند و القابی مانند سلطان العارفین، حجت خدای، اکبر مشایخ، قطب عالم، سیمرغ قاف، شمع سابقان و صبح صادقان، مرجع اوتاد و... بر او نهادهاند. فلسفهی وحدت وجود و موجود، اولین بار توسط او مطرح شد. همچنین بایزید را پایهگذار سکر و فنا در تصوف میدانند. گفتهی مشهور وی، «سبحانی ما اعظم شانی» اشاره به همین موضوع دارد. از زندگی بایزید بسطامی اطلاعات دقیقی در دست نیست. روایتهای متفاوتی از سال تولد، دوران نوجوانی، جوانی، دوران تحصیل، وفات، شاگردان و... بایزید وجود دارد. با بررسی زندگی سلطان العارفین میتوان به نتیجهگیریهایی که نزدیک به واقعیت باشد رسید. ولی در موردشان با قطعیت نمیتوان سخن گفت. پیروان بایزید را به خاطر اینکه نامش طیفور بود، طیفوریه مینامیدند.
نظریهی وحدت وجود و موجود همان نظریهی مشهور عرفاست که بر اساس آن جز ذات حق و اسماء و صفات و فعل او که ظهور و تجلی اوست، امری واقعیت ندارد و موجودات نیز جز بهعنوان مظاهر حقتعالی و تعینات افعالی او که محض ربط به او هستند حقیقتی ندارند.
پدربزرگ بایزید؛ سروشان، از موبدان برجستهی زرتشتی بوده که بعدها به اسلام گرویده است. همچنین پدر بایزید که در زمان کودکی او از دنیا رفته بود عیسی نام داشت و از بزرگان بسطام به شمار میرفت و خود محدث بود. در منابع از مادر بایزید نیز به نیکی یاد شده است و ظاهرا مادر بایزید نقشی فراتر از مادر برای بایزید داشته و در واقع او برای بایزید یک راهنما بوده است. محل تولد بایزید محلهی موبدان بسطام بود.
نام طیفور در میان خاندان بایزید بسیار رایج بوده است و افراد زیادی اسم فرزندان خود را طیفور میگذاشتند و غالبا کنیهی این طیفورها نیز بایزید یا ابویزید بود.
سال تولد بایزید بسطامی را سال 161 هجری قمری دانستهاند، اما تاریخ دقیقی در اینباره وجود ندارد. اما میتوان گفت سال تولد بایزید در حدود سالهای 161 تا 188 هجری قمری بوده است. بایزید را در کودکی به مکتب فرستادند تا قرآن و حدیث را فراگیرد. هر چند بایزید اُمی (بیسواد) معرفیشده اما امی بودن او نیز مانند سایر قسمتهای زندگیاش مورد تردید است. شاید این مطلب مربوط به علم ظاهری او بوده و در حقیقت، در کمال علم باطن او تردیدی نیست. بایزید بیشتر عمر خود را در بسطام به سر برد. بر طبق نوشتههای کتاب النور بایزید بسطامی را هفت بار از بسطام تبعید کردند. همچنین بر طبق روایتی که سهلگی از ابوعبدالله داستانی میگوید، پدر و مادر بایزید پنج فرزند داشتند. دو دختر و سه پسر که پسران به ترتیب تولد عبارتاند از: آدم، بایزید و علی.
در منابع تاریخی از همسر و فرزند بایزید اطلاعات دقیقی در دست نیست و گفتهشده خود او نیز داشتن همسر و فرزند را مانع از سلوک خود دانسته است. اما مولف کتاب حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء روایاتی را از همسر بایزید ذکر کرده است. ابن خرقانی نیز از زنی بهعنوان حرّه دهستانی بهعنوان همسر بایزید و پسری به نام آدم بهعنوان پسر او یاد میکند. برخلاف برخی مشایخ بزرگ صوفیه که به حرفهای مشغول بودهاند، ظاهرا بایزید حرفهای نداشته است و زندگی خود را از طریق داشتههای به ارث مانده برایش، میگذرانده است. در بعضی روایتها، گفتهاند که بایزید کشاورز بوده است. اما مدرک معتبری که نشاندهندهی این ادعا باشد وجود ندارد.
میراث معنوی بایزید بیش از همه در میان اعضای خاندانش بهخصوص فرزندان و نوادگان برادرش آدم باقی ماند. پس از درگذشت بایزید سخنان و حکایتهایش را برای مشتاقان او نقل میکردند و به پرسشهای آنان پاسخ میدادند. مهمترین فرد خانوادهی بایزید که سخنان او را نقل کرده ابوموسی (خادم و برادرزادهی او، یعنی پسر آدم؛ برادر بزرگتر بایزید) بوده است، او گفته که چهارصد کلام از سخنان بایزید را با خود به گور میبرد، زیرا کسی را که شایسته شنیدن آنها باشد ندیده است.
از بزرگان تصوف که در طول زندگی بایزید با او نشست و برخاست داشتهاند میتوان ابوسعید منجرانی، ذون النون مصری، ابوموسی دییلی، بلال بلخی، ابوسلیمان دارانی و... را نام برد. از فیلسوفان و عارفان مشهوری، که در طریقت پیرو بایزید بسطامی بودند و از اندیشههای او بهره میبردند میتوان جنید بغدادی، ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر را نام برد.
برخی منابع تاریخی، مرگ این عارف بزرگ را در سال 234 هجری قمری عنوان کردهاند. به دلیل اینکه بایزید در زمان مرگش بسیار مشهور و مورد علاقهی مردم بوده اطلاعات بیشتری در اینباره وجود دارد. برخی نیز مرگ سلطان العارفین را سال 261 هجری قمری دانستهاند و این تاریخ به واقعیت نزدیکتر است. با توجه به بررسی منابع تاریخی بایزید حدودا 73 سال در این دنیا زندگی کرده است. با استفاده از همین بررسی تاریخ تولد او را اینگونه بیان کردهاند. بایزید وقتی از دنیا رفت، او را در خانقاهش در بسطام دفن کردند.
در تاریخ، چند فرد به نام بایزید وجود داشته است و همین موضوع باعث شده آمیختگیهایی در احوال و سخنانشان به وجود بیاید. یکی از آنها معروف به بایزید اکبر و دیگری ابویزید بسطامی اصغر بوده است.
بایزید در طول زندگیاش همواره مورد احترام مردم، پادشاهان و... بود. غازان خان و برادرش سلطان محمد خدابنده لو مشهور به الجایتو علاقهی زیادی به او داشتند، تا جایی که الجایتو به خاطر همین علاقه نام چهار پسرش را بسطام، بایزید، طیفور و ابوسعید گذاشت؛ که همه اسامی و لقبهای بایزید بودند.
در فاصلهی کمی از آرامگاه بایزید، مزاری با گنبد فیروزهای مخروطی و رُک وجود دارد که گفته میشود مزار امامزاده محمد (ع)، از فرزندان امام جعفر صادق در زیر آن قرار دارد. نقل است که امام صادق (ع) او را به همراه بایزید برای هدایت مردم به بسطام فرستاده بود. ولی ایشان قبل از بایزید از دنیا میروند و در این مکان دفن میشوند.
زمانی که بایزید از دنیا میرود و پس از دفن او در این محل در قرن سوم هجری هیچوقت بنایی بر روی مزار بایزید ساخته نشده بود. تا اینکه در قرن هشتم هجری قمری به دستور غازان خان همزمان با بنای آرامگاه امامزاده محمد (ع)، گنبد فیروزهای دیگر که تقریبا قرینه با گنبد امامزاده محمد (ع) است و در نزدیکی هم قرار دارند برای آرامگاه بایزید ساخته میشود تا بازماندهی جسدش را به آنجا منتقل کنند. غازان خان شبی در خواب میبیند که بایزید از انتقالش به این مکان ناراضی است. به همین خاطر از انتقال جسدش به این مکان منصرف میشود.
از استادان بایزید نیز اطلاعاتی وجود ندارد. در برخی منابع عنوان کردهاند که ابوعلی سندی از استادان بایزید بوده است. بایزید میگوید: «من از ابوعلی علم فنا در توحید میآموختم و ابوعلی از من الحمد و قل هو الله.» همچنین از مهمترین شاگردان بایزید میتوان خواجه عبدالله انصاری را نام برد.
بنا بر گفتهی خواجه عبدالله انصاری و جامی، بایزید بسطامی، مرشدی کرد داشته است که بایزید وصیت کرده بود پس از مرگ، کنار او دفن شود. برخی نیز بایزید را از شاگرد امام جعفر صادق (ع) میدانستند که با بررسی منابع تاریخی این ادعا دور از واقعیت است. بایزید در قرن سوم هجری قمری از دنیا رفته درحالیکه وفات امام جعفر صادق (ع) در سال 148 هجری قمری بوده است و تفاوت وفات امام جعفر صادق (ع) و بایزید 113 سال میشود و همچنین در منابع کسی عمر بایزید را بیش از هشتاد سال ذکر نکرده است.
درست است که ابهامات زیادی در مورد زندگی بایزید بسطامی وجود دارد، اما تاثیر او بر جریانهای تصوف و عرفان بعد از خود را نمیتوان نادیده گرفت. تاثیر بایزید در آثار بزرگانی همچون شیخ بهایی، سعدی، حافظ، جامی، سنایی، شیخ شهابالدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق)، خاقانی، عطار، مولانا و... به چشم میخورد.
شخصیتهای بزرگ و مشهور زیادی در مورد بایزید بسطامی سخن گفتهاند که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم.
- ابوسعید ابوالخیر عارف و شاعر نامدار ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری قمری در مورد سلطان العارفین اینگونه میگوید: «هژده هزار عالم از بایزید پر میبینم و بایزید در میانه نبینم.»
- مهمترین اتفاق فرهنگی در ایران دورهی اسلامی، از زبان دکتر شفیعی کدکنی پدیدهای به نام عرفان است و در سراسر تاریخ این عرفان ایرانی، اگر دو یا سه چهرهی نادر و استثنایی وجود داشته باشند، بیتردید یکی از آنها بایزید بسطامی است.
- روزی شیخ ابوالحسن خرقانی شاگردی را گفت: «چهبهتر بودی؟ شاگرد گفت: ندانم. گفت: جهان پر از مرد همه همچون بایزید.»
- عظمت او در عرفان به حدی است که شخصی مثل جنید بغدادی که شیخ و سید طایفه صوفیان بهحساب میآید، درباره او میگوید: «ابویزید در میان ما، مانند جبرئیل در میان ملائکه است.»
- مقام معظم رهبری در سفر به شاهرود (20 آبان ماه 1385) چنین فرمودند: «اینجا منطقهی عالِمخیز است؛ منطقهی معلمان دین و اخلاق. در زمان گذشته هم نام بایزید بسطامى و ابوالحسن خرقانى را همهی مسلمانان و مرتبطین با معارف اسلام ولو غیرمسلمان شنیدهاند. البته امثال بایزید و ابوالحسن خرقانى را با این مدعیان صوفیگرى نباید اشتباه کرد. آنها داستان دیگرى دارند و ماجرا و سخن چیز دیگرى است.»
خاقانی بزرگترین قصیدهسرای ایرانی قرن ششم هجری قمری در مورد بایزید اینگونه سروده است:
روضهی پاک رضا دیدن اگر طغیان است / شاید از بر ره طغیان شدنم نگذارند
ور به بسطام شدن نیز ز بیسامانی ست / بس سران بی سر و سامان شدنم نگذارند
یا
گفتم به ری مراد دل آسان برآورم / زانجا سفر به خاک خراسان برآورم
در ره دمی به تربت بسطام برزنم / ور طوس و روضه آرزوی جان برآورم
- جواد نوربخش : «بایزید و حلاج از اصحاب تجرید بودند و اقمار آسمان توحید. چون دلهای آنان به نور پروردگارشان روشن شد، راز آشکار نهانی را فاش کردند و خداوند که همهچیز را به گفتن واداشته، آنها را به گفتن آورد. حق بر زبان اولیای خدا به سخن میآید.»
- ابوالحسن خرقانی نیز اینچنین فرمودهاند: «سیاح بحر تجرید طیرِ و کر تفرید، صلصل مست توحید، طیفور بن عیسی بایزید بسطامی، او بود که کراماتش چون آفتاب پیدا بود. امروز از آن پیداتر، در هوا بپریدی، و پای به نهر بلخ باز آنسوی نهادی بی کشتی.»
- میرزا محمدتقی ملقب به مظفر علیشاه کرمانی: «بایزید بسطامی که بهحق او را باید سلطان العارفین گفت، یکی از پیشتازان تصوف و عرفان است. او درحالیکه از توحید سخن میگوید، با مطرح ساختن عشق الهی، مردم را به محبت به دیگران و دوست داشتن همهی آفریدگان خدا تشویق میکند. بایزید مکتب انسانیت را تحت لوای عرفان درزمانی شروع کرد که مبارزهی فرهنگ بیگانه، خاطر ایرانیان را نگران ساخته بود. او با سخنان بدیع خود فرهنگ ایرانی را از دستبرد اجانب دور نگهداشت.»
بایزید مانند بسیاری از عارفان دیگر، هیچگاه قلمبهدست نگرفت و چیزی ننوشت. ولی کلمات بازمانده از ایشان در چند کتاب گردآمدهاند که از جملهی آنها میتوان به النور من کلمات ابی طیفور اشاره کرد که توسط ابوالفضل محمد بن علی سهلکی از مشایخ بزرگ تصوف در نیمهی دوم قرن پنجم هجرى، گردآوری و نوشتهشده و شخصی به نام عبدالرحمن بدوی در کتاب شطحات الصوفیه خود آن را منتشر کرده است. همچنین کتابهایی از جمله رساله احکام القضا و القدر و مسائل الرهبان نیز متعلق به بایزید است.
سخنان بایزید بسطامی
- نقل است که به بایزید بسطامی گفتند قومی میگویند که: کلمه لاالهالاالله کلید بهشت است. گفت: بله، کلید بی دندانه در نگشاید و دندانهی این کلید چهار چیز شامل زبانی از دروغ و غیبت دور، دلی از مکر و خیانت صافی، شکمی از حرام و شبهت خالی و عملی از هوی و بدعت پاک است. (النور من کلمات ابی طیفور)
- شخصی پیش بایزید بسطامی آمد و از او دربارهی اسم اعظم حق پرسید. بایزید بسطامی در جواب گفت: مرا بر اسم اصغر حق دلالت کن تا من تو را بر اسم اعظم او دلالت کنم. آن مرد متعجب ماند. سپس بایزید بسطامی گفت: تمامی اسمای حق اعظماند. (فوائح الجمال و وفاتح الجلال- نجم الدین کبری)
- کمال عارف سوختن وی باشد در دوستی حق (تذکرة الاولیا عطار)
- دل عارف از وی شکوه نکند ولو اینکه با مقراض پارهپارهاش کنند. هیچوقت از او ناامید نمیشود و از حیله او ایمن نیست هرچند به آمرزشش بشارت دهند. بر او جز به او کسی راهنمایش نمیشود ولو اینکه بر آبوهوا رود. از رنج او نیاساید هرچند بر تخت شاهی نشیند. از او غافل نیست باآنکه در بازار باشد و بی او در زمین و آسمان آرام نیابد. (النور من کلمات ابی طیفور)
- خدای را به خدا شناختم و جز خدای را به نور خدای عزوجل. (طبقات الصوفیه- سلمی)
معماری آرامگاه بایزید بسطامی
برخلاف تصور، آرامگاه بایزید بسطامی بسیار ساده است و تزئینات خاصی بر روی آن به چشم نمیخورد. آرامگاه بایزید بسطامی در وسط مجموعه و در شمال آرامگاه امامزاده محمد (ع) در گوشه ضلع شرقی و جنوبی صحن و در همسایگی گنبد و ایوان غازان خان در محوطهای بدون سقف وقع شده است. یک پنجرهی آهنی نیز بر روی آرامگاه قرار دارد. بر روی قبر بایزید یک سنگ مرمر قرار دارد که با کلماتی از مناجات مشهور حضرت علی (ع) تزئین شده است. این سنگ متعلق به شخصی به نام قاضی ملک است که احتمالا یکی از حکام ایالت قومس بوده، ولی معلوم نیست چرا سنگ قبر او را بر روی آرامگاه بایزید نصبکردهاند. در سالهای بعد، سنگقبر جدیدی بر روی مزار بایزید نصب کردند و استاد غلامحسین امیرخانی نام بایزید را روی سنگ قبری از جنس کریستال و مرمر حکاکی کرد. در سالهای اخیر طرح جدید سنگ مزار بایزید با شکلهای هندسی ظریفی و با استفاده از فناوری وایرکات (تکنولوژی برشکاری با دقتی در حد میکرون و با دقت بسیار بالا اجرا میشود.) مجددا طراحی و اجرا کردهاند.
قومس نام یکی از ایالتهای کهن ایران است که امروزه استان سمنان شامل شهرستانهای سمنان، سرخه، گرمسار، دامغان و شاهرود است.
پیشنهاد برای دیدن آرامگاه بایزید بسطامی
بسطام علاوه بر آبوهوای خوبی که دارد، دارای آثار طبیعی و باستانی فراوانی است که دیدن اینهمه زیبایی هر بینندهای را به وجد میآورد. آرامگاه بایزید بسطامی یکی از همینجاهاست. بسطام سالانه پذیرای گردشگران زیادی از داخل و خارج کشور است.
مجموعهی تاریخی بسطام در میدان مرکزی شهر نمونهی گردشگری بسطام واقعشده است. از شاخصههای این مجموعه وجود 17 بنا در کنار هم و با قدمتهای تاریخی متفاوت است. مقبرهی بایزید نیز در این مجموعهی باشکوه قرار دارد. همچنین در جلسهی هیاتوزیران که در تاریخ 23 خرداد 1386 در سمنان برگزار شد، بسطام بهعنوان شهر نمونهی گردشگری بینالمللی تعیین شد. ثبت مجموعهی تاریخی بسطام در فهرست جهانی یونسکو با برگزاری جلسه با وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و با حضور نمایندهی مردم شاهرود و میامی در مجلس و مسئولان مرتبط پیگیری میشود. از آنجایی که مجموعهی تاریخی بسطام در انتظار ثبت جهانی است باید در بازدید از بناها بسیار محتاطانه رفتار کنید تا باعث آسیب به آنها نشوید و این میراث باشکوه برای نسلهای بعد نیز حفظ شود.
بعد از اینکه از آرامگاه بایزید دیدن کردید میتوانید با اندکی قدم زدن از دیگر بناهای مجموعهی تاریخی بسطام دیدن کنید. از دیگر جاهای دیدنی مجموعهی تاریخی بسطام میتوان آرامگاه امامزاده محمد (ع)، گنبد غازان خان، خانقاه بایزید، رواق صفوی، منار بسطام، مسجد بایزید، ایوان الجایتو، مسجد جامع بسطام، برج کاشانه، مدرسهی شاهرخیه، موزهی عرفان شرق و... را نام برد.
در صورت تمایل میتوانید بعد از دیدن مجموعه تاریخی بسطام با طی مسیری به جنگل رویایی ابر بروید، جنگلی که اقیانوسی از ابر آن را فرا گرفته است. پیشنهاد میشود در صورت داشتن وضعیت جسمانی سالم از دو آبشار زیبای جنگل ابر یعنی آبشار شرشر و آبشار آلوچال نیز دیدن کنید.
آرامگاه بایزید بسطامی - عارف بزرگ قرن سوم هجری در مجموعه تاریخی بسطام
آرامگاه بایزید بسطامی در شهر بسطام؛ دومین شهر نمونهی گردشگری استان سمنان و در 6 کیلومتری شهرستان شاهرود در مجموعهی تاریخی بسطام واقع شده است. استان سمنان- شاهرود- بسطام –خیابان مهدیه – مجموعه تاریخی بایزید +98 استان سمنان- شاهرود- بسطام –خیابان مهدیه – مجموعه تاریخی بایزید استان سمنان- شاهرود- بسطام –خیابان مهدیه – مجموعه تاریخی بایزید IR unknownکلمات کلیدی: آرامگاه بایزید بسطامی،
مکانهای نزدیک
فرهنگ غذایی ایران در ماه رمضان (قسمت 2)
فرهنگ غذایی خراسان، یزد، سمنان، کرمان و سیستان و بلوچستان2671
0
دیدگاهها
هنوز دیدگاهی برای این محتوا درج نشده است. با درج دیدگاه خود، اولین نفر باشید!
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت برای یلدامدتور محفوظ است.
هر گونه استفاده از محتوای یلدامدتور بدون کسب اجازه از آن قابل پیگرد قانونی خواهد بود.